گردشگری غذا
پیشینه
گردشگری غذا صنعتی بسیار نوپاست که ادبیات آن به سال ۲۰۰۱ برمیگردد، زمانی که عبارت «گردشگری خوراک و پختنیها» در مقالهای توسط اریک ولف مدیر اتحادیه بینالمللی توریسم غذا معرفی شد. این مقاله که بعدها تبدیل به نخستین کتاب جهان دربارهٔ صنعت گردشگری خوراک و پختنیها شد، مهمترین کتاب در محافل دانشگاهی و تخصصی دنیا بود که اطلاعات مفیدی دربارهٔ این نوع گردشگری را در اختیار دانشجویان و فعالان صنعت توریسم قرار میداد. امروزه سفر برای غذا به یکی از انگیزههای گردشگری در بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شدهاست.
اهمیت
گردشگری غذایی یک فعالیت عمومی و همهجانبه است و تمامی جنبههای غذا از دستگاههای فروش خودکار و فروشندههای دورهگرد گرفته تا رستورانهای لوکس و درجهیک را پوشش میدهد و هرکسی که به هر شکلی با غذا سروکار دارد، قسمتی از این صنعت محسوب میشود. البته برخلاف تصور جمعی، تحقیق تخصصی در مورد غذاهای ممتاز مناطق مختلف توسط خبرههای آشپزی، هدف اصلی گردشگری غذایی نیست و تنها شاخه کوچکی از آن بهشمار میآید.
طبق بررسیها ۵۰ درصد از مسافران اعلام کردهاند که از ترکیب تجربه غذا در خارج از برنامههای مرسوم و عادی خود با یک فعالیت بدنی جدی لذت میبرند. ۵۱ درصد نیز اعلام کردهاند که اجرای یک برنامه مسافرتی را که ترکیبی از یک ماجراجویی و فعالیت جسمی و لذت چشیدن غذایی متفاوت باشد، به یک برنامه سفر ماجراجویی بدون غذا ترجیح میدهند. اکنون دیگر برای تورگردانهای فعال در حوزه گردشگری ماجراجویانه دشوار است که تأثیری را که غذا بر سفر و گردشگر و انتخاب مقصد رؤیاییاش دارد نادیده بگیرند. بسیاری از سفرهای ماجراجویانه ترسناک در بسیاری از بخشهای جهان قابل تکرار است؛ یعنی موارد مشابهی دارد. اما غذای بومی و تجربه غذاهای مختص هر منطقه و اقلیم و قوم، یک مقصد را منحصربهفرد میکند و چیزی است که بههیچوجه نمیتوان آن را در دیگر قارهها و سرزمینها در سطح انبوه تولید کرد؛ یعنی تجربه آن غذا و مواد خوراکی درجای دیگری از جهان بههیچوجه یا بهآسانی قابل تکرار نیست.
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.